شعر برای شهادت امام حسن عسکری (ع)

شعر ۱۲ تیر ۱۴۰۳ بدون دیدگاه

وبسایت "فردای تازه" همان "تاروت رنگی" سابق می باشد.

شعر برای شهادت امام حسن عسکری (ع)

شعر برای شهادت امام حسن عسکری (ع) روایتگر اندوهی است که دل‌های مؤمنان را به سوگ می‌نشاند. در این شعر، با نگاهی به زندگی و شهادت آن امام بزرگوار، غربت و مظلومیت او به تصویر کشیده می‌شود. این امام همام که با صبر و استقامت خود، چراغ هدایت برای پیروانش بود، در اوج غربت و سختی‌ها به شهادت رسید. شعر در بیان این درد جانکاه، به غم و اندوه دل‌های عاشقان او پرداخته و یاد و خاطره ایشان را زنده نگه می‌دارد.

تسلیت امام حسن عسکری

شعر اول

در سوگ شهادت امام حسن عسکری (ع)

آه از غم عسگری، ای دل، چه بگویی؟
کز داغ عزیزش، جهان در تب‌سوزی

مردی که به پاکی و عشق و فضیلت
شد شمع هدایت، به راه عدالت

فرزند علی، جان پاک محمد
در ظلمت شب‌ها، شد او مشعل هدایت

آه از آن لحظه، که بگرفت جهان را
چون آفتاب در شب، فروزد به نورش

در غربت و زندان، شد او کشته دشمن
چون گل به خزان رفت، در باغ دل‌افکار

ای اهل یقین، بر سر نعش عزیزش
با اشک و آه، زار بگریید به شوری

ای کاش که ما هم به عشقش بمیریم
در محضر او، با عشق و سرفرازی

یا رب، به حق این امام همام
بر ما بتاب نور، در این راه دشوار

شعر دوم

ای ماه عزای عسکری، ای چشم ترم
از داغ تو خون شد دل و جان و جگرم

در ظلمت شب‌های غم و دوری و درد
نور هدایت، از تو گرفت رهبرم

همچنین بخوانید:  متن شعر برای عاشورا

داغت به دلم، همچو شرار سوزان
از سوز غمت، پر شده دنیایم

در باغ ولایت، گل خوشبوی علی
با رفتنت، ای جان من، پژمرده شدم

دردت به دلم، شد مرهم جان خسته
در سایه تو، یافتم ایمنی و آسوده شدم

ای جان عزیز، غریب و بی‌کس بودی
از ظلمت دوران، تو رها شدی و رفتم

یا رب، به حق این امام مهربان
بر ما بنما لطف، در این وادی پرغم

شعر سوم

در سوگ عسکری، دل‌ها به ماتم
از داغ او، شده جهان در هم

ای جان پاک، ای امام هادی
برگ گل باغ، به غربت افتادی

در زندان ظلمت، به نور دل
کردی هدایت، ز ظلم و از خلل

ای غریب، در میان دشمن
صبر و وفا بود، نشان تو، ای من

داغت به دل ما، شرار سوزان
از غم تو، دیده‌هایم شد گریان

ای ماه غم، ای امام مهربان
در راه حق، شدی شهید بی‌نشان

ای جان فدای تو، ای امام هُمام
نور ولایت، به راهت شد دوام

یا رب، به حق این امام مظلوم
ما را رها کن، از این دنیا پر زوم

شعر چهارم

ای دل، به سوگ عسگری کن گریه‌ها
چون شمع فروزان، شد از ما جدا

ای امام پاک، ای مهر هدایت
در ظلمت شب‌ها، شدی تو شهید ولایت

در غربت و زندان، به حق و عدالت
کردی تو صبر و به ظلمت، نهادی عزیمت

ای جان عزیز، غریب و مظلوم
داغ تو به دل‌ها، گذاشته آتش و شوم

در ماتم تو، دل‌ها همه نالان
از داغ تو، ای ماه، جهان شد پریشان

فرزند علی، نور پاک محمد
با رفتنت ای جان، دل‌ها همه افسرده

همچنین بخوانید:  شعر برای شهادت امام سجاد (ع)

یا رب، به حرمت این امام مهربان
بر ما بتاب نور، در این راه جان

از ظلمت دنیا، رهایمان کن
در سایه عشقش، هدایت کن

در سوگ عسگری، دل‌ها همه خونین
با اشک و آه، زار بگرییم به شوری

ای کاش که ما هم به عشقش بمیریم
در محضر او، با عشق و سرفرازی زیست کنیم

در صورت تمایل این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک
تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک
اشتراک
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد برخط
مشاهده تمامی دیدگاه ها